بادوبال زردوکبود
کاش میشدپربکشم سوی دیار
دست بکشم روقلب یار
کاش میشدآسمونوخلاصه کرد
خدای عاشقاروکلافه کرد
کاش میشدفاصله هاروبشکنم
نمیخوام جام خاطره هاروبشکنم
کاش میشدتهی بشم زهجریار
خالی کنم قلبموازاین همه خار
کاش میشدکلاغ هاروهوایی کرد
هوای این روزهاروخدایی کرد
کاش میشدخط بکشم رونحسی ها
عادت بدم دنیاروبه قشنگی ها
کاش میشدتکیه بدم به شونه هاش
خودموعادت بدم به خوبی هاش
کاش میشداشک میشدم توی چشاش
تولحظه های بی کسی سربخورم روگونه هاش
کاش میشدقلبشومن دست بگیرم
راه شکستنوبراش بست بگیرم
کاش میشددلتنگی هاتموم بشه
دنیابه بی رحمی محکوم بشه
حرف هاي عاشقونه...برچسب : نویسنده : نازي يكتا love2ir بازدید : 414